فاطمه محیا فاطمه محیا ، تا این لحظه: 17 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره
داداشیداداشی، تا این لحظه: 10 سال و 18 روز سن داره

قدر تو را می دانم متولد قدر

فلاش بک (1)

1391/10/20 14:10
نویسنده : ماناز
493 بازدید
اشتراک گذاری

نازدانه ام:

گاهی لازم است در زندگی به عقب برگردیم تا با یاداوری وقایع ،هم تجدید خاطره ای شود وهم مسائل را از دید دیگری که ان روزها نگاه نکردیم،ببینیم تا حال هر چه نوشتم زمان فعلی بود اما دوست دارم به عقب برگردم تا ناگفته ها را برایت بنویسم نمی دانم در اینده چه پیش می اید شاید نتوانستم انها را برایت بگویم.

من وبابایی در سال ٧٧ عقد کردیم ان موقع من دانشجو بودم در شهرستان.یک سال مانده بود تا درسم تمام شود یادم است در ایام امتحانات اخر ترم وقتی مامان فاطی به خوابگاهم زنگ زداز امدن خواستگار صحبت کرد من هم که در اوج امتحانات بودم گفتم الان امادگی اش را ندارم اما گفت مادرش خیلی عجله دارد گفته اگر میشود با هواپیما بیاید تا مراسم خواستگاری انجام شود بعد بروداما من قبول نکردم.همیشه درسم برایم اولویت بود بالاخره قرار شد تا اخر امتحانات صبر کنند.ان موقع اواخر تیر ٧٧ بودکه خود ان حکایتها دارد که چگونه با ان همه خاطرات شیرین وبعضی اوقات تلخش باید خداحافظی میکردیم وچقدر سخت بود دوری از دوستانی که مانند خانواده ات شده بودند .....

چندروز بعد قرار خواستگاری گذاشته شد.برای بار اول فقط مامان منیر (خدارحمتش کند)امد بار دوم هم عموی بابایی وداماد (که حالا بابایت است) امدند .پس از صحبتهای اولیه قرار عقد گذاشته شدروز ٣١ مرداد٧٧ بود مراسم نامزدی در خانه خودمان انجام شد.چون یک سال به اتمام درسم مانده بود قرار شد برای همین مدت عقد کرده بمانیم.مهرماه اش راهی دانشگاه شدم.تا تیر ماه ٧٨ که امتحانات فاینال وخداحافظی از تمام خاطرات ٦ ساله بود که انها را هم اگر شد در جایی جداگانه می گویم.در ١٥ مرداد٧٨ جشن عروسی برگزارشدومن وبابایی رسما زندگی مشترکمان را شروع کردیم.قرار بود بابایی خانه ای بخرد وچقدر هم با هم به جاهای مختلفی رفتیم واخری را که قرار شد بخریم حادثه ای پیش امد و نشد که ما اول زندگی صاحبخانه شویم.

به پیشنهاد بابا حسین رفتیم طبقه بالایی خانه دختر عمه بابایت .اخه تازه خالی شده بود.من هم قبول کردم برای اول زندگی جای خوبی بود هم بزرگ بود وهم در محله خوبی بود.تا سال ٨٤ انجا بودیم .بابایی هم از چند سال قبل از ازدواج در تعاونی مسکن پزشکان ثبت نام کرده بود اما تا مدتها امیدی نبود ساخت وساز شروع شود.هر وقت می امدیم یک زمین خالی بود.تا این که نظام پزشکی با یک نفر شریک شدو انجا ساخته شد.اواخر٨٤ بود که تحویلمان دادند وما جز اولین ها بودیم که به اینجا امدیم.اوایلش خیلی سخت بودچون اطرافمان تقریبا خالی نه مغازه ای نه چیزی.یادم است گاهی صبحهای زود که میرفتیم سگها همراهیمان می کردند ومن که خیلی از سگ میترسیدم تمام مسیر را می دویدم.خلاصه سختی هایش به طعم شیرین صاحبخانه شدن مان می ارزید.٢ماه پس از نقل مکان بود که کم کم وجودت را در خودم حس کردم اولش شک داشتم اما وقتی ازمایش دادم بله .همیشه دوست داشتم در مستاجری بچه داری نکنم.دوست داشتم در خانه خودمان بچه ام به دنیا بیاید وهمان هم شد هر چند با تاخیر چند ساله .

ادامه دارد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

عاشق علي
20 دی 91 9:25
سلام ماناز عزيز
بدون تعارف ميگم كه با افتخار وب شما رو لينك ميكنم.
در مورد سوالتون:
ما از اواخر ماه مبارك تغذيه مون رو عوض كرديم. راستش فكر ميكرديم خيلي سخت باشه. چون1- روغن بايد طبيعي باشه. 2-نمك دريا بايد مصرف بشه.3- ظروف بايد مس و يا برنج باشه4- مواد كارخانه اي نخوريم و5- از همه مهمتر آب بدون كلر بخوريم.
ولي الان كه چند ماه گذشته ميبينيم كه اصلا هم سخت نيست. و خيلي هم راضي هستيم.
ما امسال بر خلاف هر سال نه خودم و نه بچه و نه همسرم به دكتر براي سرماخوردگي و چيز ديگه نرفتيم. سرماخوردگي ما به دليل اينكه تغذيه مان سالمه اينقدر جزيي بود كه نياز به دكتر نداشت.
خسته تون نميكنم. هم ما و هم هر كس ديگه اي كه من خبر دارم به دستورات آقاي روازاده گوش به طور كامل گوش داده كاملا راضي هست.
به شما توصيه ميكنم كه سي دي هاي ايشون رو بگيريد و كاملا گوش بديد.
از سايت ايشون هم ميتونيد استفاده كنيد كه ما هم همين كار رو ميكنيم.
در مورد مرغ ما روايت داريم كه خوك حيوانات است. اصلا مرغ نميخوريم و بجاش گوشت گوسفند يا شتر مرغ يا غاز ميشه خورد. ما فقط گوش گوسفندي ميخوريم.
آب هم ميجوشانيم و ميخوريم.
نمك درياي مورد تاييد ايشان ميخوريم كه با شماره اي كه بهتون ميدم و از سايت ايشون بدست آوردم ميتونيد آدرس عطاري نزديك منزلتان را بگيريد.
روغن هم همانجا پيدا ميشه.
مرغ سالم شايد بگم پيدا نميشه. ايشان مرغ محلي را سالم ميدونه كه اون هم زياد توصيه نميكنن.
خلاصه اينكه ما از وقتي تغذيه مان را كاملا عوض كرديم بسيار راضي هستيم. تناسب اندام پيدا كريم و رنگ پوستمان شفافتر شده و قدرت دفاعي بدنمان بالا رفته و چيزهاي ديگه كه هر كي عمل كنه خودش متوجه ميشه.
ببخشيد كه زياد حرف زدم.
اين شماره دريافت اطلاع از نمايندگي هاي كشور است:
66920128 021
اگر بازم سوالي داريد در خدمتت هستم
كوچولوي نازت رو از طرف من ببوس


دوست عزیزم خیلی شرمنده شدم از این که سوالم سبب شد وقت زیادی را از شما بگیرد نمی دانم چگونه تشکر کنم.
عاشق علي
20 دی 91 14:41
سلام
من باز هم پيشنهاد ميكنم صحبتهاي آقاي روازاده رو حتما از سي دي هاش گوش كنيد.

خيلي از باورهايي كه ما الان داريم غلطه و غلط يادمون دادن. حتي به پزشكان ما هم غلط ياد دادن. دست صهيونيست تو كاره و قرنهاست داره كار ميكنه.
بعد از جنگ جهاني دوم جلسه تشكيل دادن كه چطور مردم رو بكشن؟! به اين نتيجه رسيدن كه تغذيه مردم رو عوض كنن.
چربي براي بدن بسيار مفيده. اصلا شما اگر ميخواهين پوست شفافي داشته باشيد بايد چربي زياد بخوريد. مخصوصا آبگوشت چرب.
روغن بنزين قلبه!
البته منظورم از چربي نه چربي هاي صنعتيه بلكه چربي هاي طبيعيه. غير از روغن آفتابگردان كه اونم بده.
نگران چربي ماست و ... اگر واقعا طبيعيه اصلا نباشيد.
ما از وقتي كه تغذيه رو عوض كرديم مصرف چربي مون هيچ فرقي نكرده و چه بسا بيشتر هم شده ولي بدنمان بسيار نرمال شده و خيلي احساس سبكي و شادابي داريم.
در روايت داريم كه آب را بجوشانيد و بعد بخوريد. حرفهاي دكتر ها هم از كتابهايي است كه ياد گرفتن و كتابها را كي نوشته؟! خود غربي ها.
ايشان تاكيد بر مصرف آب چشمه يا چاههاي عميق و يا آب باران دارند.
ما دستگاه آب تصفيه كن داريم و روش نوشته كه كلر آب را از بين ميبرد. و ما همان آب را مجددا ميجوشانيم.
در مورد روغن بگم اگر روغن شما طبيعي باشه هيچوقت به صورت چربي در قسمتي از بدن انباشته نميشه و به صورت مساوي در بدن تقسيم ميشه. اگر ميخواهيد كه كبد چرب نداشته باشيد و بدنتان متناسب بشه روغن طبيعي مصرف كنيد. اگر از شحم گاو استفاده كنيد خيلي زود چربي هاي دور شكم را آب ميكنه.
بهتون سفارش ميكنم به سايت آقاي روازاده يا دكتر حسن اكبري مراجعه زياد داشته باشيد و كم كم تاكيد ميكنم كم كم تغذيه تون رو اصلاح كنيد.
بچه ها هم خيلي زود قانع ميشن اگر منطقي باهاشون صحبت بشه. شايد گاهي گول بخورن اما رو به هله هوله نميارن.
بچه من و بچه هاي خواهرم كه سه تا هستن و دو تا بچه اون يكي خواهرم همگي رعايت ميكنيم و هيچ مشكلي با بچه ها نداريم.
اميدوارم همتون سالم و سلامت باشيد ماناز عزيز


دوست خوبم از راهنمایی های جامع تان خیلی ممنون هستم من هم سعی ام بر این است که به مصرف مواد طبیعی روی بیاورم
مامان آرینا
20 دی 91 23:28
سلام ماناز جون خوبی یه سوال داشتم اگه آنلاینی
مامان آرینا
20 دی 91 23:43
خصوصی عزیزم
مامان آرینا مو فرفری
21 دی 91 10:37
سلام ماناز جون پیام خصوصی شما بدستم نرسیده
مامان شايان
23 دی 91 14:59
سلام پسرم شايان تو مسابقه ي تولد 2 سالگي ني ني وبلاگ شركت كرده و منتظر دستاي پر مهر شماست تا 2 تا راي خوشكل بديد منتظريما... زود بيايد .شماره 22 تا دوشنبه فقط وقت داريم