فاطمه محیا فاطمه محیا ، تا این لحظه: 17 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره
داداشیداداشی، تا این لحظه: 10 سال و 11 روز سن داره

قدر تو را می دانم متولد قدر

مراسم باز گشایی مدرسه ( مهر94 )

1394/7/1 17:41
نویسنده : ماناز
711 بازدید
اشتراک گذاری

دختر عزیزم:

باز هم مهر ماهی  دیگر از راه رسید .امروز به دعوت مدرسه در جشن شرکت کردیم .ساعت جشن 8 تا 11 صبح بود.چه قدر هم برای من ساعت سختی است که قرار است داداشی را با ان حالت خواب الوده بیدار کنم وصبح زود بزنیم بیرون .مامان فاطی میخواست پیش داداشی بیاید ولی من به علت شلوغی وحشتناک خیابانها وسرگردانی مردم در این ماه مهر نخواستم که دچار زحمت شوند برای همین هم قرار شد داداشی را هم ببریم .شب قبلش به علت داشتن ذوق یا اضطراب تقریبا تا صبح بیدار بودی تازه نزدیکی های اذان صبح بود که خوابت برد .با وجودی که خوابت تازه سنگین شده بود بیدارت کردم تا هم نماز صبح ات را بخوانی وهم برای رفتن به مدرسه اماده شوی .خیلی راحت بیدار شدی ومن هم داداشی را بعد شیر خوردن بیدار نگه داشتم تا برویم .برای رفتن اژانس گرفتم درراه داداشی خواب الوده بود در نیمه های مسیر یک دفعه همه چیز را بالا اورد .وتمام لباسهایش کثیف شد حتی صندلی ماشین. که سبب ناراحتی اقای راننده شد من حتی می خواستم هزینه شستن صندلی را بدهم که قبول نکرد وشرمندگی من چند برابر شد. .همه دستمال کاغذی ها تمام شد .وجوابگوی ان حجم کثیفی نبود .خلاصه چه دردسری کشیدیم .می خواستم شما را برسانم وبرگردم ولی باز دنبال شما امدن بعد تمام شدن مراسم ،برایم سختتر از ماندن انجا بود .با ان لباسهای بدبو وخیس وارد مدرسه شدیم .نمی دانستم چه کار کنم .در انتهای سالن نشستم تا دور از بقیه باشم .چند باری می خواستم برگردم ولی دیدم حال داداشی خوب است وتنها مشکل لباسهایش بود .با هر زحمتی بود این سه ساعت برنامه را گذراندم  برنامه ها مفید بود کلی مسابقه وجایزه ونمایش عروسکی وشور واشتیاق و... ولی خیلی نتوانستم استفاده کنم.همه اش به این فکر بودم که دیگران با این شرایط اذیت نشوند  خلاصه که چه اول مهری شد .با سالهای قبل متفاوت بود ولی خوب خوشحال بودم که توانستم شما را در این بازگشایی همراهی کنم تا بعدها از من گله مند نباشی که در جشنم نیامدی.امروز هم روز عرفه بود ولی خوب من متاسفانه خیلی نتوانستم از ان استفاده کنم چون هم تو وهم داداشی وهم من واقعا خسته بودیم .می خواستم بعد از ظهر به مسجد رویم تا دعای عرفه را بخوانیم ولی خوب قسمت نشد وتوفیقی از من سلب گردید.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)